امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Curable

ˈkjʊrəbl ˈkjʊərəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
علاج‌پذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد curable

  1. adjective able to be improved, fixed
    Synonyms: amenable, capable, correctable, corrigible, healable, improvable, mendable, not hopeless, not too bad, reparative, restorable, subject to cure
    Antonyms: incurable, unhelpable

لغات هم‌خانواده curable

ارجاع به لغت curable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «curable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/curable

لغات نزدیک curable

پیشنهاد بهبود معانی