امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cutaway

ˈkʌtəweɪ ˈkʌtəweɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun adjective
(جامه) کت دامن‌باز (کت مردانه که یک دکمه دارد و ویژه‌ی مراسم رسمی روزانه است) (cutaway coat هم می‌گویند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun adjective
(در ساختن مدل ساختمان و غیره) مقطع، برین، بریده، دیاگرام، شما، نمودار، ترسیمه، کروکی
- a cutaway view
- نمای مقطع، نمای برین، نمای عرضی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cutaway

  1. noun A representation (drawing or model) of something in which the outside is omitted to reveal the inner parts
    Synonyms: coat, cutaway drawing, diagram, dive, model, cutaway model

ارجاع به لغت cutaway

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cutaway» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cutaway

لغات نزدیک cutaway

پیشنهاد بهبود معانی