امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Cyberpunk

    ˈsaɪbɚpʌŋk ˈsaɪbəpʌŋk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    سایبرپانک، داستان‌های تخیلی کامپیوتری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - a writer of cyberpunk
    - نویسنده داستان‌های تخیلی کامپیوتری
    - In fact, it is fair to situate cyberpunk as one sub-genre of dystopian narratives.
    - درواقع درستش این است که داستان‌های سایبرپانک را نوعی از داستان‌های پادآرمان‌شهر بدانیم.
    noun countable
    هکر، هکر فرصت‌طلب
    - Japanese cyberpunk
    - هکر فرصت‌طلب ژاپنی
    - The cyberpunk wrote that he was from Russia.
    - هکر نوشت که اهل روسیه است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد cyberpunk

    1. noun computer hacker
      Synonyms: computer nerd, engineer, geek, hacker, programmer

    ارجاع به لغت cyberpunk

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cyberpunk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cyberpunk

    لغات نزدیک cyberpunk

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی