امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Daft

dæft dɑːft
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    dafter
  • صفت عالی:

    daftest

معنی‌ها

adjective
احمق، ابله، لوس، ننر، خل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
adjective
آرام، فروتن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد daft

  1. adjective stupid; crazy
    Synonyms: absurd, asinine, bedlamite, bonkers, cracked, crackers, daffy, demented, deranged, dopey, flaky, foolish, fried, giddy, half-baked, idiotic, inane, insane, in the ozone, lunatic, mad, mental, nuts, nutty, off the wall, out of one’s gourd, ridiculous, screwy, silly, simple, touched, unbalanced, unhinged, unsound, wacky, whacko, witless
    Antonyms: brainy, bright, intelligent, smart, understanding

ارجاع به لغت daft

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «daft» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/daft

لغات نزدیک daft

پیشنهاد بهبود معانی