امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Darkness

ˈdɑːrknəs ˈdɑːknəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    darknesses

معنی

noun uncountable B2
تاریکی، تیرگی، تاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد darkness

  1. noun place, time that is unlit
    Synonyms: black, blackness, blackout, brownout, calignosity, Cimmerian shade, cloudiness, crepuscule, dark, dimness, dusk, duskiness, eclipse, gloom, lightlessness, murk, murkiness, nightfall, obscurity, pitch darkness, shade, shadiness, shadows, smokiness, tenebrosity, twilight
    Antonyms: brightness, day, daylight, daytime, illumination, light, lightness, morning
  2. noun ignorance; mystery
    Synonyms: blindness, concealment, denseness, inscrutability, isolation, privacy, seclusion, secrecy, unawareness
    Antonyms: cognizance, enlightening, intelligence, sense, sensibility, understanding

لغات هم‌خانواده darkness

ارجاع به لغت darkness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «darkness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/darkness

لغات نزدیک darkness

پیشنهاد بهبود معانی