امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Day After Day

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    idiom phrase B1
    هر روز، همه‌روزه، دائماً، روزبه‌روز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - Day after day, they worked tirelessly to complete the project on time.
    - آنها همه‌روزه به‌طور خستگی‌ناپذیری تلاش کردند تا پروژه را به‌موقع به پایان برسانند.
    - She practiced playing the guitar day after day, improving her skills steadily.
    - او هر روز نواختن گیتار را تمرین می‌کرد و به‌طور پیوسته مهارت‌های خود را بهبود می‌بخشید.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد day after day

    1. adverb continually
      Synonyms: day by day, every day, steadily, daily, regularly, day in day out

    ارجاع به لغت day after day

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «day after day» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/day-after-day

    لغات نزدیک day after day

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی