امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Decriminalize

    diːˈkrɪmənəlaɪz diːˈkrɪmənəlaɪz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    verb - transitive
    جرم‌زدایی کردن (از حالت غیرقانونی به در آوردن)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - to decriminalize the use of marijuana
    - مصرف ماری‌جوانا را قانونی کردن
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد decriminalize

    1. verb legalize
      Synonyms: allow, declare lawful, legitimize, make legal, permit, regulate, sanction

    ارجاع به لغت decriminalize

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «decriminalize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/decriminalize

    لغات نزدیک decriminalize

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی