امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Decry

dɪˈkraɪ dɪˈkraɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    decried
  • شکل سوم:

    decried
  • سوم‌شخص مفرد:

    decries
  • وجه وصفی حال:

    decrying

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive formal
(آزادانه) انتقاد کردن، نکوهش کردن، رسوا کردن، تقبیح کردن، بد شمردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The film critic decry the lack of originality in Hollywood blockbusters.
- منتقد فیلم، عدم‌اصالت در فیلم‌های پرفروش هالیوود را انتقاد می‌کند.
- Many people decry the use of plastic straws due to their harmful impact on the environment.
- بسیاری از مردم استفاده از نی‌های پلاستیکی را به‌دلیل تأثیر مضر آن بر محیط‌زیست بد می‌شمارند.
verb - transitive
محکوم کردن، شدیداً مخالفت کردن
- to decry government corruption
- فساد دستگاه دولت را محکوم کردن
- The environmental group decry the destruction of the rainforest.
- گروه محیط‌زیست تخریب جنگل‌های بارانی را محکوم می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد decry

  1. verb criticize, blame
    Synonyms: abuse, asperse, bad-mouth, belittle, calumniate, censure, condemn, cry down, defame, denounce, depreciate, derogate, detract, devalue, diminish, discount, discredit, disgrace, disparage, do a number on, downgrade, dump on, hit, knock, lower, malign, mark down, minimize, opprobriate, pan, poor-mouth, put down, rail against, rap, reprehend, reprobate, run down, slam, take away, take swipe at, throw stones at, traduce, underestimate, underrate, undervalue, vilify, write off
    Antonyms: applaud, compliment, exalt, laud, praise

ارجاع به لغت decry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «decry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/decry

لغات نزدیک decry

پیشنهاد بهبود معانی