امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Defensible

    dɪˈfensəbl dɪˈfensəbl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    پدافندپذیر، دفاع‌کردنی، دفاع‌پذیر، قابل‌دفاع

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - His behavior was hardly defensible.
    - رفتار او به آسانی قابل توجیه نبود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد defensible

    1. adjective justifiable
      Synonyms: condonable, defendable, excusable, fit, logical, pardonable, permissible, plausible, proper, tenable, valid, vindicable, warrantable
      Antonyms: indefensible, invalid, unjustifiable, unvindicable

    لغات هم‌خانواده defensible

    ارجاع به لغت defensible

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «defensible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/defensible

    لغات نزدیک defensible

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند