امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Deference

ˈdefrəns ˈdefrəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
تن‌دردهی، تسلیم، تمکین، احترام(گذاری)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- She treats her parents with deference.
- او نسبت به والدین خود با احترام رفتار می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد deference

  1. noun obedience, compliance
    Synonyms: acquiescence, capitulation, complaisance, condescension, docility, obeisance, submission, yielding
    Antonyms: disobedience, impoliteness, noncompliance
  2. noun attention, homage
    Synonyms: acclaim, civility, consideration, courtesy, esteem, honor, obeisance, politeness, regard, respect, reverence, thoughtfulness, veneration
    Antonyms: dishonor, disregard, ignorance

Collocations

ارجاع به لغت deference

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deference» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deference

لغات نزدیک deference

پیشنهاد بهبود معانی