امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Defragment

diːˈfræɡment / / ˌdiːfræɡˈment ˌdiːfræɡˈment
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
کامپیوتر یکپارچه سازی کردن، الحاق کردن، به هم پیوستن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت defragment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «defragment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/defragment

لغات نزدیک defragment

پیشنهاد بهبود معانی