امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Détente

    deɪˈtɑnt deɪˈtɒnt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable formal
    سیاست دتانت، تنش‌زدایی (در روابط بین کشورها)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The détente between the two countries helped to reduce military tensions.
    - تنش‌زدایی بین دو کشور به کاهش تنش‌های نظامی کمک کرد.
    - diplomats brokering a detente
    - دیپلمات‌ها به‌دنبال ترتیب‌دادن دتانت
    noun uncountable formal
    دوره‌ی تنش‌زدایی
    - the beginning of a détente
    - آغاز دوره‌ی تنش‌زدایی
    - the end of a detente
    - پایان دوره‌ی تنش‌زدایی
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت détente

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «détente» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/detente

    لغات نزدیک détente

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی