امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Detergent

dɪˈtɜrːdʒnt dɪˈtɜːdʒnt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    detergents
  • صفت تفضیلی:

    more detergent
  • صفت عالی:

    most detergent

معنی

noun adjective
زدایا، زداگر، پاک‌کننده، داروی پاک‌کننده، گرد صابون قوی، شوینده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد detergent

  1. noun soap
    Synonyms: cleaner, solvent

ارجاع به لغت detergent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «detergent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/detergent

لغات نزدیک detergent

پیشنهاد بهبود معانی