امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Deviation

ˌdiːviˈeɪʃn ˌdiːviˈeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    deviations

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
انحراف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun
انحراف، انحراف جنسی
- sexual deviation
- کژروی جنسی، انحراف جنسی
- Deviations from the rules will not be tolerated.
- انحراف از اصول نادیده قرار نخواهد گرفت.
- deviation of random variable
- انحراف (کیبش) کمیت تصادفی
- mean deviation
- میانگین کیبش (یا انحراف)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد deviation

  1. noun change, departure
    Synonyms: aberration, alteration, anomaly, breach, crotch, deflection, detour, difference, digression, discrepancy, disparity, divergence, diversion, fluctuation, fork, hereticism, inconsistency, irregularity, modification, shift, transgression, turning, variance, variation
    Antonyms: conformity, sameness, straightforwardness, uniformity

لغات هم‌خانواده deviation

  • noun
    deviation
  • verb - intransitive
    deviate

ارجاع به لغت deviation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deviation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deviation

لغات نزدیک deviation

پیشنهاد بهبود معانی