امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Digit

ˈdɪdʒɪt ˈdɪdʒɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
انگشت، رقم، عدد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun countable
رقم، پیکر
- A horse's hoof consist of an enormously developed middle digit.
- سم اسب از یک انگشت بسیار رشدیافته تشکیل شده است.
- The number 2125 has four digits.
- شماره‌ی 2125 چهار رقم دارد.
- I have forgotten the last digit of your phone number.
- رقم آخر شماره‌ی تلفن شما را فراموش کرده‌ام.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد digit

  1. noun number
    Synonyms: Arabic, chiffer, cipher, figure, integer, notation, numeral, symbol, whole number
  2. noun small appendage of animate being
    Synonyms: claw, extremity, fang, feeler, finger, fork, hook, index finger, phalange, pinkie, pointer, ring finger, thumb, toe

ارجاع به لغت digit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «digit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/digit

لغات نزدیک digit

پیشنهاد بهبود معانی