امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Disappear

ˌdɪsəˈpɪr ˌdɪsəˈpɪə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    disappeared
  • شکل سوم:

    disappeared
  • سوم‌شخص مفرد:

    disappears
  • وجه وصفی حال:

    disappearing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive B1
ناپدید شدن، غایب شدن، پیدا نبودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- The sun disappeared behind clouds.
- خورشید پشت ابرها ناپدید شد.
- The angel appeared for a second and then disappeared.
- فرشته یک لحظه ظاهر و سپس ناپدید شد.
- Some ancient customs have disappeared.
- برخی از سنت‌های کهن از میان رفته‌اند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disappear

  1. verb vanish; cease
    Synonyms: abandon, abscond, be done for, be gone, be lost, be no more, be swallowed up, cease to exist, clear, come to naught, decamp, dematerialize, depart, die, die out, disperse, dissipate, dissolve, drop out of sight, ebb, end, end gradually, escape, evanesce, evanish, evaporate, exit, expire, fade, fade away, flee, fly, go, go south, leave, leave no trace, melt, melt away, pass, pass away, perish, recede, retire, retreat, sink, take flight, vacate, vamoose, wane, withdraw
    Antonyms: appear, arrive, come in

ارجاع به لغت disappear

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disappear» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disappear

لغات نزدیک disappear

پیشنهاد بهبود معانی