امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Disappearance

ˌdɪsəˈpɪrns ˌdɪsəˈpɪərəns
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    disappearances

معنی

noun B2
ناپدیدی، ناپیدا شدن، نامرئی شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disappearance

  1. noun vanishing
    Synonyms: ceasing to exist, decline and fall, dematerialization, departure, desertion, disappearing act, disintegration, dispersal, dissipation, dissolution, ebbing, eclipse, escape, evanescence, evaporation, exit, exodus, fading, flight, going, loss, melting, passing, receding, recession, removal, retirement, wane, wearing away, withdrawal
    Antonyms: appearance, arrival, coming, entrance

ارجاع به لغت disappearance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disappearance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disappearance

لغات نزدیک disappearance

پیشنهاد بهبود معانی