امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Disastrous

dɪˈzæstrəs dɪˈzɑːstrəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more disastrous
  • صفت عالی:

    most disastrous

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
مصیبت‌آمیز، پربلا، خطرناک، فجیع، منحوس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- His death, especially at that time, was quite disastrous.
- مرگ او به‌ویژه در آن هنگام بسیار جانگداز بود.
- The disastrous fire which burned half of the city.
- آتش‌سوزی مصیبت‌باری که نصف شهر را سوزاند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disastrous

  1. adjective detrimental, devastating
    Synonyms: adverse, calamitous, cataclysmal, cataclysmic, catastrophic, destructive, dire, dreadful, fatal, fateful, hapless, harmful, ill-fated, ill-starred, luckless, ruinous, terrible, tragic, unfavorable, unfortunate, unlucky, unpropitious, untoward
    Antonyms: blessed, fortunate, lucky, miraculous, prosperous, successful, triumphant, winning, wondrous

لغات هم‌خانواده disastrous

ارجاع به لغت disastrous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disastrous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disastrous

لغات نزدیک disastrous

پیشنهاد بهبود معانی