امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Discussion

dɪˈskʌʃn dɪˈskʌʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    discussions

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
بحث، مذاکره، مباحثه، گفت‌وگو، مناظره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Their discussion lasted two hours.
- بحث آنان دو ساعت طول کشید.
- the discussions of the two countries' leaders
- مذاکرات رهبران دو کشور
- The terms of the agreement are still under discussion.
- شرایط توافق هنوز درحال بررسی است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد discussion

  1. noun talk with another
    Synonyms: altercation, analysis, argument, argumentation, canvass, colloquy, confabulation, conference, consideration, consultation, contention, controversy, conversation, debate, deliberation, dialogue, discourse, disputation, dispute, dissertation, examination, exchange, excursus, groupthink, huddle, interview, meet, meeting, powwow, quarrel, review, scrutiny, symposium, ventilation, wrangling
    Antonyms: quiet, silence

Idioms

  • under discussion

    در حال بررسی، در دست بررسی، تحت بررسی، مورد بحث (به‌طوری که درباره‌ی آن تصمیم نهایی گرفته نشده باشد)

ارجاع به لغت discussion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «discussion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/discussion

لغات نزدیک discussion

پیشنهاد بهبود معانی