امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Distal

American: ˈdɪstəl British: ˈdɪstəl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more distal
  • صفت عالی:

    most distal

معنی

adjective
کالبدشناسی دور (در مقابل: proximal)، دوربرد، دورین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد distal

  1. adjective Farthest from the center or the point of attachment or origin; terminal
    Antonyms: proximal, mesial

ارجاع به لغت distal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «distal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/distal

لغات نزدیک distal

پیشنهاد بهبود معانی