امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Distasteful

dɪsˈteɪstfl dɪsˈteɪstfl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ناخوش آیند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Her behavior was very distasteful to me.
- رفتار آن زن در نظرم بسیار ناخوشایند بود.
- She tried to forget that distasteful incident.
- او سعی کرد آن رویداد ناگوار را فراموش کند.
- a distasteful meal
- خوراک بدمزه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد distasteful

  1. adjective repulsive, unpleasant
    Synonyms: abhorrent, abominable, afflictive, bitter, detestable, disagreeable, dislikable, displeasing, flat, flavorless, galling, grievous, grody, gross, hateful, icky, insipid, loathsome, nauseous, objectionable, obnoxious, odious, offensive, painful, repellent, repugnant, savorless, tasteless, unappetizing, undesirable, uninviting, unlikable, unpalatable, unsavory, yicky, yucky
    Antonyms: agreeable, delectable, delicious, palatable, pleasant, pleasing

لغات هم‌خانواده distasteful

ارجاع به لغت distasteful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «distasteful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/distasteful

لغات نزدیک distasteful

پیشنهاد بهبود معانی