امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Divagation

ˌdaɪvəˈɡeɪʃn̩ ˌdaɪvəˈɡeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سرگردانی، پریشان‌گویی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد divagation

  1. noun An instance of digressing
    Synonyms: digression, aside, deviation, excursus, parenthesis, divergence, divergency, diversion, excursion, irrelevancy, tangent, deflection, deflexion

ارجاع به لغت divagation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «divagation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/divagation

لغات نزدیک divagation

پیشنهاد بهبود معانی