ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Divalent

daɪˈveɪlənt daɪˈveɪlənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    شیمی دوظرفیتی
    • - The divalent element had the ability to form two covalent bonds.
    • - عنصر دوظرفیتی توانایی تشکیل دو پیوند کووالانسی را دارد.
    • - The divalent cation was attracted to the negatively charged anion.
    • - کاتیون دوظرفیتی جذب آنیون با بار منفی شد.
    • - The divalent metal ion played a crucial role in the catalytic reaction.
    • - یون فلزی دوظرفیتی نقش مهمی در واکنش کاتالیتیک داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد divalent

  1. adjective Having a valence of two or having two valences
    Synonyms: bivalent

ارجاع به لغت divalent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «divalent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/divalent

لغات نزدیک divalent

پیشنهاد بهبود معانی