امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Doggy

ˈdɒːɡi ˈdɒɡi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    doggies

معنی

noun adjective
سگ (به‌ زبان کودکانه)، سگ کوچولو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد doggy

  1. noun Informal terms for dogs
    Synonyms: pooch, doggie, barker, bow-wow

ارجاع به لغت doggy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «doggy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/doggy

لغات نزدیک doggy

پیشنهاد بهبود معانی