امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Doghouse

    ˈdɑːɡhaʊs ˈdɒɡhaʊs
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      doghouses

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    لانه سگ، سگ‌دانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - He has been in the doghouse with the boss for weeks.
    - هفته‌ها است که مورد خشم رئیس است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد doghouse

    1. noun Outbuilding that serves as a shelter for a dog
      Synonyms: kennel, dog-house

    Idioms

    ارجاع به لغت doghouse

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «doghouse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/doghouse

    لغات نزدیک doghouse

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند