امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Downwind

    ˌdaʊnˈwɪnd ˌdaʊnˈwɪnd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective adverb
    در جهت باد، در مسیر باد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - The smell of her cooking traveled downwind to where we were working.
    - بوی آشپزی او در مسیر باد تا محلی که ما کار می‌کردیم، می‌رسید.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد downwind

    1. adverb With the wind; in the direction the wind is blowing
      Synonyms: windward
      Antonyms: upwind, leeward
    2. adjective Towards the side away from the wind
      Synonyms: lee

    ارجاع به لغت downwind

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «downwind» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/downwind

    لغات نزدیک downwind

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند