ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Doxy

ˈdɑːksi ˈdɑːksi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    جنده گداها، لگوری، معشوقه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد doxy

  1. noun A woman who cohabits with an important man
    Synonyms: concubine, courtesan, paramour

ارجاع به لغت doxy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «doxy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/doxy

لغات نزدیک doxy

پیشنهاد بهبود معانی