امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Dreadnought

    ˈdrednɔːt ˈdrednɔːt
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: dreadnaught

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    دریدنوت (نوعی کشتی جنگی بزرگ)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - The dreadnought was a powerful battleship of the early 20th century.
    - دریدنوت نبردناو قدرتمندی در اوایل قرن بیستم بود.
    - the most advanced dreadnaught of the time
    - پیشرفته‌ترین دریدنوت زمان
    noun countable
    لباس بارانی ضخیم
    - I wear a dreadnought.
    - لباس بارانی ضخیم می‌پوشم.
    - a black dreadnaught
    - لباس بارانی ضخیم مشکی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد dreadnought

    1. noun Battleship that has big guns all of the same caliber
      Synonyms: battleship, gunboat, warship, man-of-war, dreadnaught

    ارجاع به لغت dreadnought

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dreadnought» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dreadnought

    لغات نزدیک dreadnought

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند