امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Edict

ˈiːdɪkt ˈiːdɪkt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    edicts

معنی و نمونه‌جمله

noun
فرمان، حکم، قانون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- if an edict is issued to arrest all drunks...
- گر حکم شود که مست گیرند...
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد edict

  1. noun pronouncement, order
    Synonyms: act, canon, command, commandment, decree, decretum, dictate, dictum, directive, enactment, fiat, injunction, instrument, judgment, law, mandate, manifesto, ordinance, precept, prescript, proclamation, pronunciamento, regulation, rule, ruling, statute, ukase, writ

ارجاع به لغت edict

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «edict» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/edict

لغات نزدیک edict

پیشنهاد بهبود معانی