امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ember

ˈembər ˈembə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
خاکه‌زغال نیم‌سوز، اخگر، خاکستر گرم (بیشتر در جمع)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ember

  1. noun A hot fragment of wood or coal that is left from a fire and is glowing or smoldering
    Synonyms: coal, ash, cinder, brand, slag

ارجاع به لغت ember

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ember» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ember

لغات نزدیک ember

پیشنهاد بهبود معانی