امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Emotionalize

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
احساساتی کردن، دچار احساسات کردن، تحت‌تأثیر احساسات قرار گرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- He tried to emotionalize the audience.
- او کوشید که احساسات حاضران را برانگیزد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد emotionalize

  1. verb To make an emotional display
    Synonyms: emote, gush

ارجاع به لغت emotionalize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «emotionalize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/emotionalize

لغات نزدیک emotionalize

پیشنهاد بهبود معانی