امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Empathic

ˌem.pəˈθet̬.ɪk ˌem.pəˈθet.ɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
(همچنین empathetic هم می‌نویسند) همدلانه، همدل، عاطفی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a kind and empathic friend.
- دوست مهربان و همدل.
- Programmes training doctors to be empathic.
- برنامه‌هایی که به پزشکان آموزش می‌دهند تا عاطفی باشند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد empathic

  1. adjective Cognizant of and comprehending the needs, feelings, problems, and views of others
    Synonyms: empathetic, feeling, sympathetic, understanding

ارجاع به لغت empathic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «empathic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/empathic

لغات نزدیک empathic

پیشنهاد بهبود معانی