امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Emprise

American: emˈpraɪz British: emˈpraɪz
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: emprize

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
قدیمی اقدام شجاعانه، عمل جسورانه
- The little girl was amazed by her father's emprise on the tightrope.
- دختر کوچولو از اقدام شجاعانه‌ی پدرش روی طناب کشیده شگفت‌زده شد.
- The emprize of the corporation was impressive.
- اقدام جسورانه‌ی شرکت چشمگیر بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد emprise

  1. noun An exciting, often hazardous undertaking
    Synonyms: adventure, enterprise, venture

ارجاع به لغت emprise

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «emprise» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/emprise

لغات نزدیک emprise

پیشنهاد بهبود معانی