امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Endmost

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
دورترین، آخرین نقطه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد endmost

  1. adjective Bringing up the rear
    Synonyms: hindermost, hindmost, last, lattermost, rearmost

ارجاع به لغت endmost

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «endmost» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/endmost

لغات نزدیک endmost

پیشنهاد بهبود معانی