امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Enlightened

ɪnˈlaɪtnd ɪnˈlaɪtnd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    enlightens
  • وجه وصفی حال:

    enlightening

معنی

دارای فکر روشن، آزاد از بند خرافات، عارف به حقایق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد enlightened

  1. adjective informed, educated
    Synonyms: aware, broad-minded, civilized, cultivated, hip to, instructed, in the picture, knowing what’s what, knowledgeable, learned, liberal, literate, open-minded, plugged in, reasonable, refined, savvy, sharp, sophisticated, tuned in, wised up
    Antonyms: confounded, confused, in the dark, misled, perplexed, uneducated, unenlightened, uninformed

ارجاع به لغت enlightened

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enlightened» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/enlightened

لغات نزدیک enlightened

پیشنهاد بهبود معانی