امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Enthusiastic

ɪnˌθuːziˈæstɪk ɪnˌθjuːziˈæstɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more enthusiastic
  • صفت عالی:

    most enthusiastic

معنی و نمونه‌جمله

adjective B2
مشتاق، علاقه‌مند، شورمند، پر‌ذوق، پر‌اشتیاق، پر‌شور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- their enthusiastic support of the party leader
- پشتیبانی پرشور آن‌ها از رهبر حزب
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد enthusiastic

  1. adjective interested, excited
    Synonyms: agog, animated, anxious, ardent, athirst, attracted, avid, bugged, concerned, crazy about, devoted, dying to, eager, earnest, ebullient, exhilarated, exuberant, fanatical, fascinated, fervent, fervid, forceful, gaga, gone on, gung ho, hearty, intent, keen, keyed up, lively, nutty, obsessed, passionate, pleased, rabid, red-hot, rhapsodic, spirited, tantalized, thrilled, titillated, unqualified, vehement, vigorous, wacky, warm, wholehearted, willing, zealous
    Antonyms: apathetic, disinterested, doubting, indifferent, lethargic, pessimistic, unenthusiastic, unexcited, weary

لغات هم‌خانواده enthusiastic

ارجاع به لغت enthusiastic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enthusiastic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/enthusiastic

لغات نزدیک enthusiastic

پیشنهاد بهبود معانی