امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Exclude

ɪkˈskluːd ɪkˈskluːd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    excluded
  • شکل سوم:

    excluded
  • سوم‌شخص مفرد:

    excludes
  • وجه وصفی حال:

    excluding

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive C1
محروم کردن، راه ندادن به، بیرون نگاه داشتن از، مانع شدن، مستثنی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Women are excluded from participating in this contest.
- زن‌ها از شرکت در این رقابت محرومند.
- Because he was mad, the eldest son was excluded from succession.
- پسر بزرگتر به‌دلیل دیوانگی از حق تاج و تخت محروم شد.
- Excluding the children, everyone was invited.
- به‌ جز بچه‌ها همه دعوت شده بودند.
- Air must be excluded from the bottle.
- باید از ورود هوا به بطری جلوگیری شود.
- The possibility of a fire should not be excluded.
- امکان آتش‌سوزی را نباید از نظر دور داشت.
- True faith excludes all doubt.
- ایمان واقعی از بروز تمام شک و تردیدها جلوگیری می‌کند.
- That high ridge tends to exclude the breeze.
- آن تپه‌ی بلند جلوی نسیم را می‌گیرد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد exclude

  1. verb expel, forbid
    Synonyms: ban, bar, bate, blackball, blacklist, block, bounce, boycott, close out, count out, debar, disallow, drive out, eject, eliminate, embargo, estop, evict, except, force out, get rid of, ignore, interdict, keep out, leave out, lock out, obviate, occlude, omit, ostracize, oust, pass over, preclude, prevent, prohibit, proscribe, put out, refuse, refuse admittance, reject, remove, repudiate, rule out, set aside, shut out, shut the door on, sideline, suspend, throw out, veto, ward off
    Antonyms: accept, add, admit, allow, include, incorporate, take on, welcome

لغات هم‌خانواده exclude

ارجاع به لغت exclude

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exclude» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exclude

لغات نزدیک exclude

پیشنهاد بهبود معانی