امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Exiguous

ɪɡˈzɪɡuəs ɪɡˈzɪɡuəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
کم، لاغر، خرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد exiguous

  1. adjective scanty
    Synonyms: bare, confined, diminutive, inadequate, limited, little, meager, narrow, negligible, paltry, petty, poor, restricted, skimpy, slender, slight, small, spare, sparse, tenuous, thin, tiny
    Antonyms: plenty

ارجاع به لغت exiguous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exiguous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exiguous

لغات نزدیک exiguous

پیشنهاد بهبود معانی