امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Exploitative

    ɪkˈsplɔɪtətɪv ɪkˈsplɔɪtətɪv
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    وابسته به بهره‌برداری، انتفاعی، بیرون‌کشی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - exploitative employment agencies
    - مؤسسات سواستفاده‌گر کاریابی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد exploitative

    1. adjective Tending to exploit or make use of
      Synonyms: exploitatory, exploitive

    ارجاع به لغت exploitative

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «exploitative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exploitative

    لغات نزدیک exploitative

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند