امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Facilities

fəˈsɪlətiz fəˈsɪlɪtɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural B1
تسهیلات، امکانات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Our school has excellent facilities.
- مدرسه‌ی ما امکاناتی عالی دارد.
- This shopping mall has a variety of facilities.
- این پاساژ انواع امکانات را دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد facilities

  1. noun Agency; usually plural
    Synonyms: comforts, amenities, bureaux, conveniences, departments
  2. noun Ease; ability
    Synonyms: plants, eases
    Antonyms: difficulties, hardnesses
  3. noun Easy skillfulness
    Synonyms: abilities, eases, amenities, installations, poises, capabilities, addresses, skills, knacks, aptitudes

ارجاع به لغت facilities

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «facilities» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/facilities

لغات نزدیک facilities

پیشنهاد بهبود معانی