امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Facing

ˈfeɪsɪŋ ˈfeɪsɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    faced
  • شکل سوم:

    faced
  • سوم‌شخص مفرد:

    faces

معنی

noun
علائم ریاضی (مثل x و +)، روکش، نما، رویه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد facing

  1. noun an architectural finish
    Synonyms: surface, revetment, covering, front, siding
  2. noun finish for dress goods
    Synonyms: lining, applique, backing, embroidery, hem, piping, tucks, braid, folds, overlay, trim, binding

ارجاع به لغت facing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «facing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/facing

لغات نزدیک facing

پیشنهاد بهبود معانی