امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Factious

ˈfækʃəs ˈfækʃəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
نفاق‌افکن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد factious

  1. adjective conflicting, warring
    Synonyms: alienated, belligerent, contending, contentious, contumacious, disaffected, disputatious, dissident, divisive, estranged, fighting, hostile, insubordinate, insurgent, insurrectionary, litigious, malcontent, mutinous, partisan, quarrelsome, rebellious, refractory, rival, sectarian, seditious, troublemaking, tumultous/tumultuous, turbulent
    Antonyms: agreeing, cooperating, cooperative, peaceful, united

ارجاع به لغت factious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «factious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/factious

لغات نزدیک factious

پیشنهاد بهبود معانی