امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Falafel

fəˈlɑːfl fəˈlæfl / / ˈlɑː- fəˈlæfl / / ˈlɑː-
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از felafel به‌ جای falafel استفاده کرد.

معنی

noun plural
(از ریشه‌ی عربی : فلافل) شامی (با آرد نخودچی)، ساندویچ ساخته‌شده با این شامی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد falafel

  1. noun Small croquette of mashed chick peas or fava beans seasoned with sesame seeds
    Synonyms: felafel

ارجاع به لغت falafel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «falafel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/falafel

لغات نزدیک falafel

پیشنهاد بهبود معانی