امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Farseeing

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
مال‌اندیش، عاقبت‌اندیش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد farseeing

  1. adjective Capable of seeing to a great distance
    Synonyms: eagle-eyed, keen-sighted, longsighted
  2. adjective Planning prudently for the future
    Synonyms: farsighted, foresighted, foresightful, prospicient, long, longsighted

ارجاع به لغت farseeing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «farseeing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/farseeing

لغات نزدیک farseeing

پیشنهاد بهبود معانی