امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Feasibility

ˌfiːzəˈbɪləti ˌfiːzəˈbɪlɪti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    feasibilities

معنی

noun
امکان، شدنی بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد feasibility

  1. noun practicability
    Synonyms: feasibleness, utility, workability, expediency, usefulness

ارجاع به لغت feasibility

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «feasibility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/feasibility

لغات نزدیک feasibility

پیشنهاد بهبود معانی