امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Felicitate

    fəˈlɪsɪteɪt fəˈlɪsɪteɪt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adverb
    تبریک و تهنیت گفتن، مبارک باد گفتن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - Parents were felicitated for having good children.
    - به والدین به‌دلیل داشتن فرزندان خوب تبریک گفته شد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد felicitate

    1. verb congratulate
      Synonyms: commend, compliment, praise, recommend, rejoice with, salute, wish joy to
      Antonyms: condemn, reject

    ارجاع به لغت felicitate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «felicitate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/felicitate

    لغات نزدیک felicitate

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند