امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fender

ˈfendər ˈfendə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
پیش بخاری، حایل، گل‌گیر، ضربت‌گیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- fender bracket
- سگ‌دست سپر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fender

  1. noun piece protecting part of a vehicle
    Synonyms: apron, buffer, bumper, cover, curb, cushion, frame, guard, mask, mudguard, protector, screen, shield, splashboard, ward

ارجاع به لغت fender

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fender» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fender

لغات نزدیک fender

پیشنهاد بهبود معانی