امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Firebomb

ˈfaɪrbɑːm ˈfaɪəbɒm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
بمب آتش‌زا، با بمب آتش‌زا سوزاندن یا از بین بردن (و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد firebomb

  1. noun A bomb that is designed to start fires; is most effective against flammable targets (such as fuel)
    Synonyms: molotov cocktail, incendiary bomb, napalm bomb, incendiary

ارجاع به لغت firebomb

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «firebomb» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/firebomb

لغات نزدیک firebomb

پیشنهاد بهبود معانی