امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Forfeit

ˈfɔːrfɪt ˈfɔːfɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    forfeited
  • شکل سوم:

    forfeited
  • سوم‌شخص مفرد:

    forfeits
  • وجه وصفی حال:

    forfeiting
  • شکل جمع:

    forfeits

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive adjective
جریمه، فقدان، زیان، ضبط‌شده، خطا کردن، جریمه دادن، هدر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- What forfeit (is) worse than the loss of honor?
- چه تاوانی بدتر از ازدست دادن شرف (است)؟
- Those who were captured forfeited their freedom.
- آنان که دستگیر می‌شدند، آزادی خود را از دست می‌دادند.
- Signing this paper will forfeit your rights to the property.
- امضای این ورقه حقوق شما را نسبت به این ملک سلب خواهد کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد forfeit

  1. noun something given as sacrifice
    Synonyms: cost, damages, fine, loss, mulct, penalty, relinquishment
    Antonyms: gain, victory, win
  2. verb give up something in sacrifice
    Synonyms: abandon, be deprived of, be stripped of, drop, give over, lose, relinquish, renounce, sacrifice, surrender
    Antonyms: gain, profit, win

ارجاع به لغت forfeit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «forfeit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/forfeit

لغات نزدیک forfeit

پیشنهاد بهبود معانی