امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fornication

ˌfɔːrnɪˈkeɪʃn̩ ˌfɔːnɪˈkeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    fornications

معنی

noun
زنا، فسق، زناکاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fornication

  1. noun sexual intercourse
    Synonyms: coition, coitus, copulation, intimacy, lovemaking, relations, screwing around, sex, sleeping around

ارجاع به لغت fornication

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fornication» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fornication

لغات نزدیک fornication

پیشنهاد بهبود معانی